بايه قامت شكسته... با نگاهي مات و خسته ...سرشو برده نوشونش... يه نفر تنها نشسته.... توي تنهاييش يه درده ..... جاي پاي قلبي سرده ..... گل سرخي بوده اما ..... ديگه پژمرده و زرده .... فارغ از ديروزو امروز ... غرقه تو درياي درداش..... حسرتش يه عشق نابه ..... كه وفا كنه به عهداش.....
.jpg)
از وب قشنگ رويا
داستان كوتاه آموزنده
داستان كوتاه آموزنده71
داستان كوتاه آموزنده61