مهماني

مشاور شركت بيمه پارسيان

مهماني

۷۱ بازديد ۰ نظر
بعضي شباادم قلبي مهربون و دستاي پر از مهر و اغوش گرمي رو  يك باره از دست ميده

اون موقع ميره  سمت دورترين ادمايي كه هستن

ميره كه حسشو بگه

اومدم مهمون اون اتاق كوچيكت بشم

اومدم از تنهاييم بگم

از نبود اون قلب و 

اون دستها

و اون اغوش

اومدم بگم يه نگاه كن به اسمون ستاره اي هست ؟

اينجا ستاره هاش نيستن

اينجا ماهش كم نوره

اينجا سرده

اينجا فقط بغضه

اينجا فقط دلتنگيه

اينجا خاطره هست از همه كس چه مرده چه زنده

اينجا خيلي خاليه

اميدوارم اونجا پر ستاره

ماهش پور نور

خنده شادي حسه خوب ...باشه

خدايا اسمون اونو روشنش

اتاقش رو پر از صدا كن

پر از صداي خنده

مهموني تمام شد .

اين متن به حدي من رو تحت تاثير قرار داد كه بغضم رو شكست

يه جورايي انگار اوني كه اين متن رو براي من فرستاد مثل من اون شب دلش گرفته بود خيلي دلتنگم ياد گذشته افتادم

رويا خانم ممنون از اين متن زيبايي كه برام فرستادي

 

 

 


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد