روز مرگم هركه شيون كند از دور و برم دور كنيد
همه را مست و خراب از مي انگور كنيد
مرد غسال مرا سير شرابش بدهيد
مست مست از همه جا حال خرابش بدهيد
بر مزارم مگذاريد بيايد واعظ
پير ميخانه بخواند غزلي از حافظ
جاي تلقين به بالاي سرم دف بزنيد
شاهدي رقص كند جمله شما كف بزنيد
روز مرگم وسط سينه من چاك زنيد
اندرون دل من يك قلم تاك زنيد
روي قبرم بنويسيد وفادار برفت
ان جگرسوخته ،خسته از اين دار برفت
شعر از دفتر ياداشت نفس
داستان كوتاه آموزنده
داستان كوتاه آموزنده71
داستان كوتاه آموزنده61