شعري زبيا از زنده يادنجمه زارع

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعري زبيا از زنده يادنجمه زارع

۶۹ بازديد ۰ نظر
هر چه اين احساس را در انزوا پنهان كند

مي تواند از خودش تا كي مرا پنهان كند؟

 

عشق، قابيل است؛ قابيلي كه سرگردان هنوز

كشته خود را نمي داند كجا پنهان كند!


در خودش، من را فرو خورده ست، مي خواهد چه قدر

ماه را بيهوده پشت ابرها پنهان كند؟!


هرچه فرياد است از چشمان او خواهم شنيد!

هر چه را او سعي دارد بي صدا پنهان كند


آه! مردي كه دلش از سينه اش بيرون زده ست

حرف هايش را، نگاهش را، چرا پنهان كند؟!


خسته هرگز نيستم، بگذار بعد از سال ها

باز من پيدا شوم، باز او مرا پنهان كند

#نجمه_زارع


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد