غزلي اجتماعي ازسعيدغمخوار

مشاور شركت بيمه پارسيان

غزلي اجتماعي ازسعيدغمخوار

۷۰ بازديد ۰ نظر
ارزش و منزلت علم و هنر كم شده است

سينه ي اهلِ قلم غصه و ماتم شده است

كو؟كجاست؟ آنكه مرا پند و نصيحت مي‌داد

زندگي سخت شده است مثل جهنّم شده است

كمر و قامت من عيب ندارد، به درك

كمر زندگي از بار گران خم شده است

ما نوشتيم كه علم از زر و ثروت خوب است

خوب اگر هست چرا سكه مقدم شده است؟

درد ما آمدنِ دانش و دانشكده بود

دانش و ثروت و ثروتكده با هم شده است

سهل و آسان شده است مدرك دانشگاهي

رشوه دادن به هنر نيز فراهم شده است

زندگي آنچه كه استاد به ما گفت نبود

ارزش و شأن ومقام يكسره بر هم شده است

زندگي صحنه ي غم خوردنِ ما بوده و هست

زندگي صحنه ي غم خوردن ِ آدم شده است

#سعيد_غمخوار


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد