با تو يك شب بنشينيم و شرابي بخوريم
آتش آلود و جگر سوخته آبي بخوريم
آتش آلود و جگر سوخته آبي بخوريم
در كنار تو بيفتيم چو گيسوي تو مست
دست در گردنت آويخته تابي بخوريم
بوسه با وسوسهٔ وصل دلارام خوشست
باده با زمزمهي چنگ و ربابي بخوريم
سپر از سايهٔ خورشيد قدح كن زان پيش
كز كماندار فلك تير شهابي بخوريم
پيش چشم تو بميريم كه مستاست بيا
تا به خوشباشيِ مستان مي نابي بخوريم
صلهٔ سايه همين جرعهٔ جـام لب توست
غزلي نغز بخوانيم و شرابي بخوريم
✍ #هوشنگ_ابتهاج