شعر ناب

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر ناب

۷۰ بازديد ۰ نظر

بي تو دنيا بر سرم آوار شد

بين ما هر پنجره ديوار شد

آنكه اول نوش دارو مي نمود

بر لب ما زهر نيش مار شد

درد ما در بودن ما ريشه داشت

رفتن و مردن علاج كار شد

عيب از ما بود از ياران نبود

تا كه ياري يار شد بيزار شد

عاقبت با حيله سوداگران

عشق هم كالاي هر بازار شد

آب يكجا مانده ام دريا كجاست؟

مُردم از بس زندگي تكرار شد

 

 


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد