بزن سيلي به رخسارم.مگو اما قيامت نيست؟

۸۱ بازديد ۰ نظر

سخن در دل فراوان است،ابياتم حكايت نيست !

حديثِ دهر ودل جانا،شعرم يك روايت نيست !

گراين ابياتِ پر دردم،شنيدي خود قضاوت كن!

گلايه اززمان دارم،به نوعي اين شكايت نيست؟

فلك بر من ستم كرده،شب و روزم سيه كرده!

براين يك مشتِ دل آيا،ستمكاري كفايت نيست؟

الا اي خلق حيرانم،از اين دنيايِ بي انصاف !

فلك ازمويِ چون برفم،چراقدري خجالت نيست؟


به بالينم شبانه خيزميآيد،چوشيطان ميكند نجوا!

به نزدِ پيروفرتوتي ،فلك را هم شهامت نيست!

اسيري مي كشم درخاك،.نبوده كافي اي دنيا؟

كه تير ازآسمان آيد،زدستت اين جنايت نيست؟

چه مي خواهي زجانِ خسته ام ديگربگو دنيا؟

چرااين غصه ها وغم،مرا يكدم نهايت نيست؟

توهمراهِ سفربودي،زقُوت وجانِ من خوردي!

الا اي همرهي بامن،كمي درتورفاقت نيست؟

در اين دنيايِ قدّاره، كه ابرش شرهمي بارد!

تأمل كن كمي بامن،كه دنياهم اسارت نيست؟

مرامهمانِ خود كردي،توخود شوري بياباني!

كه درقلبِ سرابِ تو،يقين دارم عمارت نيست!

دوروزاين عمرشيرين رادريغا درقفس بودن!

اسيرِ غصه ها بودن،بگو آيا خسارت نيست؟

هزاران غصه مي آيد،دمي شادي اگربخشد!

فراموشي دهدما را،توگويااين حقارت نيست؟

سحرچون چشم بگشايي،چه مشكلهاست آماده!

بقدرِ ارزني در او ،نويدي يا بشارت نيست!

به حاكم خانه ي دنيا،همه محكوم آن روزند!

همه سردرگريبانند،يكي هم باسعادت نيست!

نمك پروردگان جانا،نمكدان را نمي بينند!

چرادرروحِ آن ياران،بقدرجوشرافت نيست؟

دراين مهجوري وغربت،گذرابليس ميدارد!

نكرده اوگُنه آيا،كم اززهد وقداست نيست؟

اگربرهربدي كردم،زبان خاموش ودربسته!

به حالِ مردمِ نادان،بگويم اين رعايت نيست؟

در اين تاريكي راهم،كه مه خوابيده بااختر!

رهي باچشم ميبينم،بگوئيد اين هدايت نيست؟

مگربا زهد ودرويشي،توان شدبا خدامونس!

دلِ شيطان سراهرگز،هوايي ازديانت نيست!

طبيبان صف به صف،اماحكيمي ازهزارآيد!

به بالينِ يكي بيمار،طبيبي راعيادت نيست!!

خوشا ديوانگان يارب،كه آزاد ازغمِ خلقند!

كه دست وپايِ نادانش،گرفتارِسياست نيست!

به هرلفظي سخن گويد،بر اوديوانه ميگويند!

چواين ديوانگان شاهي،مديروبافراست نيست!

تو كن هرآن چه مي خواهي الا اي گنبد دوار!

چه درفكري واحوالي،نگاهي يا نظارت نيست!

به پشتم رد شلاقت!!،به رخسارم نشانت دست!!

چرااي چرخ عصيانگر،رحمي يا حمايت نيست؟

زدستِ توفلك،روزي بگويم شكوه با يزدان!

بزن سيلي به رخسارم.مگو اما قيامت نيست؟


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد