با تمام خستگي اُفتان و خيزان مي روم

مشاور شركت بيمه پارسيان

با تمام خستگي اُفتان و خيزان مي روم

۷۴ بازديد ۰ نظر

با تمام خستگي اُفتان و خيزان مي روم

نا تمام است راه و من با پاي لنگان مي روم

در هواخواهي او گم گشته در گرد و غبار

خم به خم هر كوچه را حِيران و پُرسان مي روم

يا به پايان مي رسد اين لحظه هاي انتظار 

يا به چشمي پر زِخون مَحزون و گريان مي روم

بر خلاف عُرف و شَرعست آنچه حُكمم مي دهد

خود نمي دانم چرا مست و غزلخوان مي روم

فارغ از مينوي زاهد با خيالاتي گزاف

همچو زنگي در صفي از برده رقصان مي روم

اختيارم بر نمي گردد به كف امّا هنوز

سوي ساحل همچو موجي بس هراسان مي روم

راه همّت پيشه كن ساقي كه اين بي بازگشت

سخت و دشوارست مگو سهلست وآسان مي روم



تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد