كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

حجت كرمي

۲۷ بازديد ۰ نظر

اشكي از چشمم چكيد

خنده بر لبهاي بي جانم نشست

نامه ات امروز با باران رسيد.


پرويز بيگي حبيب آبادي

۳۱ بازديد ۰ نظر

دست ها در رنج

بي دسترنج.


مهدي فرجي

۲۶ بازديد ۰ نظر

همين كه خواستم از آخرين قفس بپرم

رسيد نامۀ سنگت چه ناگهان به پرم

 

هنوز چشم به راهم كه باز لطف كني

هنوز منتظر نامه هاي سنگ ترم

 

بهار آمد ماندم پرنده ها رفتند

پرنده ها كه بيايند راهي سفرم

 

بلا هميشه كه بد نيست، راستي ديدي

تو آن بلاي قشنگي كه آمدي به سرم

 

من و تو ما شده بوديم اگر نفهميدم

منم كه مي گذري يا تويي كه مي گذرم


افسر فاضلي شهربابكي

۲۶ بازديد ۰ نظر

خودت را به آن راه نزن

مقصد ما يكي ست.


كامران رسول زاده

۲۵ بازديد ۰ نظر

هر صبح

كسي بيدار مي شود

كه عاشق توست.


وحيد عمراني

۲۵ بازديد ۰ نظر

ماه تابان پيش رويت تكه سنگي بيش نيست

وسعت دريا، كنارت تُنگ تَنگي بيش نيست

 

شهد نابي را كه مي دانند جاري در بهشت

پيش شيريني لب هايت شرنگي بيش نيست

 

شهرت بالابلنداني كه جفت فتنه اند

در ترازوي گلندام تو ننگي بيش نيست

 

اين دل اژدر كه مدت هاست خون مي خورده است

در كشاكش پيش ماه تو پلنگي بيش نيست

 

سرنوشت اين جهان، خود را بيارايي اگر

از براي بار سوم نيز جنگي بيش نيست


سيد رضا علوي

۲۶ بازديد ۰ نظر

قمري ها

پنج صبح پشت پنجره

اندكي عشق، اندكي غريزه.


عبدالحميد ضيايي

۲۵ بازديد ۰ نظر

نشسته ام

زير سايۀ درختي

كه ديروز آن را بريده اند.


مينا صالحي مقدم

۲۸ بازديد ۰ نظر

بي قرارم

مثل شاهنامه اي

كه هر شب

صداي گريۀ رستم

بيدارش مي كند.


سابير هاكا

۲۶ بازديد ۰ نظر

آغوشت

تنها سرزمين من شد

نگران نباش

جيبم را از بوسه هايت پر كرده ام

ديگر برايم فرقي نمي كند

جهنم

بهشت

يا ميدان جنگ!