كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

ايرج زبردست

۲۷ بازديد ۰ نظر

دست همه سنگ طعنه و صد رنگي است

سهم من و تو شكستگي، دلتنگي است

اي دل قدم محال بر مي داري

برگرد كه خانۀ خدا هم سنگي است


وحيد عمراني

۲۶ بازديد ۰ نظر

چشمانم را مي بندم

تو را ببينم كه چه شود

وقتي تماميتم را اشغال كرده اي؟

تو خود مني

عشقت كه مرا كشت فهميدم.


سعيد جليلي هنرمند

۲۸ بازديد ۰ نظر

از رفتنت يك عمر بايد بگذرد تا سر

_ گرمم كند دنيا به چيزي از شما بهتر

 

ترديد دارم چشم هايم از چه دلتنگند

از رفتنت يا از سفرهايي كه دست آخر

 

ديوار مي بندند بين خاطرات ما

ديوار يك ديو است اما كور اما كر

 

دارند دارم مي زنند از دوري ات اصلاً

ساعات تنها بودن شب هاي شهريور

 

ممتد شده ديگر خيالي از تو راحت نيست

هي مي زنم از بيقراري پرسه در دفتر

 

پر مي گشايم آسمان گم مي شود در من ...


فريدون مشيري

۲۶ بازديد ۰ نظر

اي عشق پناهگاه پنداشتمت

اي چاه نهفته راه پنداشتمت

اي چشم سياه آه اي چشم سياه

آتش بودي نگاه پنداشتمت


محمد سوري

۲۵ بازديد ۰ نظر

دوست داشتنت بند نمي آيد

تو بايد

يكي از شاهرگ هايم باشي!


فاضل نظري

۲۶ بازديد ۰ نظر

دلم بدون تو غمگين و با تو افسرده است

چه كرده اي كه ز بود و نبودت آزرده است

 

به عكس هاي خودم خيره ام، كدام منم؟

زمانه خاطره هاي مرا كجا برده است

 

چه غم كه بگذرد از دشت لاله ها توفان

كه مرگ، دلخوشي غنچه هاي پژمرده است

 

اگر سقوط، بهاي بلندپروازيست

پرندۀ دل من بي سبب زمين خورده است

 

از اين به بعد به رويم در قفس مگشاي

چرا كه طوطي اين قصه پيش از اين مرده است


صابر سعدي پور

۲۵ بازديد ۰ نظر

بر مي گردم

تا از اين كوچه پس كوچه ها

جمع كنم

تكه هاي يادش بخير را.


حميدرضا شكارسري

۲۷ بازديد ۰ نظر

نرون

چنگيز

هيتلر

هيچ يك به بي رحمي اين پستچي نبودند

كه نشاني مرا بر هيچ كدام از نامه ها نيافت

و سوت زنان از كنار خانه ام گذشت.


عليرضا روشن

۲۵ بازديد ۰ نظر

شمعِ من

پيش پايم را روشن مي كند

براي ديدن كوه

خورشيد را بيفروز.


وحيدرضا سياوشان

۲۶ بازديد ۰ نظر
تور مي شود آغوشم

پروانه هاي پيراهنت را كه باد

پرواز مي دهد.