كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

مريم ياوري

۲۶ بازديد ۰ نظر

قابي سياه

شيشه هاي عينكش را

بغل كرده بود

سالها

عزادار چشمانش بودند

دو سيب سرخ!


سامره حميديان

۲۶ بازديد ۰ نظر

اطرافم ...

پر از روياهاي سقط شده اي ست

كه بر گيسوي تنهايي ام چنگ انداخته ،

و از هر سو

اعصابِ دقايقم را مي كشند

جيغ بلندي شده

روزهايم

در سمفونيِ ناكوكِ زمانه

و من

بغضي بي ترانه

زيرِ خاكستر رويا!


زين العابدين خسروي بابادي

۲۶ بازديد ۰ نظر

مدام به گوش مي رسد

سازِ غمگين چوپان

در طول مسيرِ كشتارگاه.


شهلا منصورزاده

۲۵ بازديد ۰ نظر

ما چله نشين بيقرار درديم

پاييز و زمستان و بهاران زرديم

اين بارِ امانت از ازل سنگين بود

اي عشق ببخش ما تو را گم كرديم!


حميد مصدق

۲۶ بازديد ۰ نظر

من آفتابِ درخشان و ماهِ تابان را

بهين طراوتِ سرسبزيِ بهاران را

زلالِ زمزمۀ روشنانِ باران را

درود خواهم گفت

صفايِ باغ و چمن

دشت و كوهساران را ؛

و من ...

چو ساقۀ نورُسته باز خواهم رُست

و در تمامي اشياءِ پاكِ تجريدي

وجود گمشده اي را

دوباره خواهم جُست.


شهناز اسحاقي

۲۵ بازديد ۰ نظر

هوايت را بردار و برو

دروغِ دوست داشتنت

پُر از سُرب است ...

سنگين تر از هوايِ بودنت!


وحيد عمراني

۲۶ بازديد ۰ نظر

مسحور مي شوم

در اتفاق دو صداي پياپي

افتادن سنگي كوچك در بركه

گريز يك ماهي در اعماق.


فرشته رجائيان

۲۶ بازديد ۰ نظر

از خواب متنفرم

خواب ها به من كابوس بي تو بودن را القاء مي كنند

مي ترسم بيدار شوم و ...

تو نباشي

مي ترسم چشم بر هم بگذارم و ...

وقتي باز مي كنم تو را نبينم

خواب هايم پر شده از كابوسِ بي تو بودن

كابوسي كه نمي دانم خواب است يا واقعيت

ميان دغدغه هايم گم شده ام

شانه ات ...

شانه ات تنها جاييست كه ...

وقتي سر بر آن مي گذارم

ديگر كابوس نمي بينم.


قيصر امين پور

۲۷ بازديد ۰ نظر

بادِ بازيگوش

بادبادك را

بادبادك...

دست كودك را

هر طرف مي بُرد

كودكي هايم...

با نخي نازك به دستِ باد

آويزان!


هوشنگ ابتهاج (سايه)

۲۶ بازديد ۰ نظر

اين لاله ها كه در سرِ كويِ تو كِشته اند

از اشكِ چشم و خونِ دلِ ما سرشته اند

بنگر كه سرگذشتِ شهيدانِ عشق را

بر برگِ گل به خونِ شقايق نوشته اند