كريمي مشاور بيمه

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر گرفتار غم عشق/ابوالقاسم كريمي

۳۰ بازديد ۰ نظر

گرفتار ِ شب ِ پايان عشقم
هوا سرد است و من عريان عشقم
هوا سرد است و من در مسلخ غم
كنار جوي خون ، گريان عشقم
.........................................
ابوالقاسم كريمي فرزندزمين

 


دلنوشته شماره 10/ابوالقاسم كريمي

۳۱ بازديد ۰ نظر

دلنوشته شماره 10/ابوالقاسم كريمي
.

 

از زماني كه يك مغازه اجاره كردم و رفت و آمدم  به بانك بيشتر شده ، يكي از اساسي ترين سوالات ذهنم اينكه چرا كارمندان بانك بين مشتري هاشون فرق ميزارن و بين پولدار و كم پول تفكيك قائل ميشن، توي بانك ها كسي كه پولدار باشه بدون گرفتن نوبت در اندك زماني كارش راه مي افته كسي كه پولدار باشه نه تنها كارمندان بلكه رئيس بانك براش احترام قائله كسي كه پولدار باشه راحت تر وام بهش ميدن و حتي تا جايي پيش ميره كه ضامن ازش نميخوان وقتي پولدار باشي احترام و ارزش داري  و به زبان ديگر چون تو پولدار هستي احترام و ارزش داري.....
..................................
همين امروز وقتي يكي از بازاريان معروف شهر وارد بانك شد حتي يك ثانيه براي گرفتن نوبت وقت نگذاشت اما هيچكس بهش اعتراض  نكرد اين آدم مثل آب خوردن كارش راه افتاد و خيلي خوشحال بانك رو ترك كرد 
.
در دنياي ما، اگر ثابت كني پولدار هستي ميتوني به راحتي حقوق ديگران رو پايمال كني ، به زبان ديگر اگر ميخواهي حقوق ديگران رو به راحتي پايمال كني بايد ثابت كني  پولدار هستي
.....................................
وقتي 12 سالم بود  فليمي ديدم كه موضوعش شروع برده داري  در آمريكا بود ، اروپاييان با بد ترين و وحشيانه ترين نوع رفتار ، مردم آفريقا را سوار بر كشتي هاي بزرگ و كوچك ميكردند و آنها را براي بردگي به آمريكا ميبردند.هر كس در كشتي مريض ميشد او را  زنده زنده به دريا مي انداختند، و با اينكه بسياري از ملوانان كشتي سياه بودند  هيچ شورشي بر عليه سفيد ها اتفاق نمي افتاد و از همه چيز غم انگيز تر اين بود كه ملوانان سياه رفتار غير انساني تري نسبت به ملوانان سفيد با همنوعان خود داشتند.....

.

مدت ها ، پيش خودم ميگفتم اينا همش الكي هست مگه ميشه آدما تا اين حد احمق باشن كه تن به اين حقارت ها بدن اما بعدا زماني كه بزرگتر شدم فهميدم انسان هاي ضعيف در اصل چوب همين حماقت ها شونو دارن ميخورن.
.
.
اتحاد و همبستگي ، همراه با آشتي ملي رمز دست يابي به اعتدال و عدالت اجتماعي است كه متاسفانه ما هنوز از آن بي بهره ايم.
.
.
ابوالقاسم كريمي(فرزندزمين)


گرد آوري ابيات ناب از اشعار حافظ بخش دوم/ابوالقاسم كريمي

۲۹ بازديد ۰ نظر

گرد آوري اشعار:
نكته هاي مهم

 

1_در هنگام مطالعه ي شعر تلاش خواهم كرد ناب ترين ابيات را انتخاب كنم.
2_سعي خواهد شد ابياتي كه پند و اندرزي در آن وجود دارد گرد آوري شود.
3_ابياتي كه صرفا معنا و مفهوم عشق دنيايي دارد، جمع آوري نخواهد شد.

گردآوري ابيات ناب/اشعارحافظ/بخش دوم
................................................................................................................................................
1
ما آبروي فقر و قناعت نميبريم
با پادشه بگو كه روزي مقدر است
2
يك قصه بيش نيست غم عشق وين عجب
كز هر زبان كه ميشنوم نامكرر است
3
حافظا ترك جهان گفتن طريق خوش دلي ست
تا نپنداري كه احوال جهان داران خوش است
4
فقيه مُدرس دي مست بود و فتوا داد
كه مي حرام ولي به ز مال اوقاف است
5
در اين زمانه رفيقي كه خالي از خلل است
صراحي مي ناب و سفينه ي غزل است
6
نه من ز بي عملي در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بي عمل است
7
به چشم عقل در اين رهگذار پرآشوب
جهان و كار جهان بي ثبات و بي محل است
8
وراي طلاعت ديوانگان ز ما مطلب
كه شيخ مذهب ما عاقلي گنه دانست
9
چگونه شاد شود اندرون غمگينم
به اختيار؟؟؟ كه از اختيار بيرون است
10
اگر چه دوست به چيزي نميخرد ما را
به عالمي نفروشيم مويي از سر دوست
11
زلف او دام است و خالش دانه ي آن دام و من
بر اميد دانه اي افتاده ام در دام دوست
12
پيوند عمر بسته به مويي ست هشدار
غمخوار خويش باش غم روزگار چيست
13
سهو و خطاي بنده چو گيرند اعتبار
معناي عفو و رحمت آموزگار چيست
14
قلندران حقيقت به نيم جو نخرند
قباي اطلس آن كس كه از هنر عاريست
15
در صومعه ي زاهد و در خلوت صوفي
جز گوشه ي ابروي تو محراب دعا نيست
16
در طريقت هر چه پيش سالك آيد خير اوست
در صراط مستقيم اي دل كسي گمراه نيست
17
چيست اين سقف بلند ساده ي بسيار نقش؟؟
زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست
18
اين چه استغناست يارب وين چه قادرحكمت است
كاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست
19
بر درِ ميخانه رفتن كار يك رنگان بُود
خود فروشان را به كوي مي فروشان راه نيست
20
بنده ي پير خراباتم كه لطفش دايم است
ورنه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست
21
هر گه كه دل به عشق دهي خوش دمي بُود
در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست
22
فرصت شمر طريقه ي رندي كه اين طريق
چون راه گنج بر همه كس آشكاره نيست
23
دولت آن است كه بي خون ِ دل آيد به كنار
ورنه با سعي و عمل باغِ جنان اين همه نيست
24
پنج روزي كه در اين مرحله مهلت داري
خوش بياساي زماني، كه زمان اين همه نيست
25
بر لب بحر فنا منتظريم اي ساقي
فرصتي دان كه ز لب تا به دهان اين همه نيست
26
مباش در پي آزار و هر چه خواهي كن
كه در شريعت ما غير از اين گناهي نيست
27
به مي عمارت دل كن كه اين جهان خراب
بر آن سر است كه از خاك ما بسازد خشت
28
عيب رندان مكن اي زاهد پاكيزه سرشت
كه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
29
من اگر نيكم اگر بد تو برو خود را باش
هر كسي آن دِرَوَد عاقبت كار كه كشت
30
نا اميدم مكن از سابقه ي لطف ازل
توپس پرده چه داني كه چه خوب است وچه زشت

گرد آوري و تايپ:ابوالقاسم كريمي(فرزندزمين)
سه شنبه 10 مهر 1397


شعر رود بي آب/ابوالقاسم كريمي

۳۱ بازديد ۰ نظر

تو باران بودي و من رود ِ بي آب
جدايم كردي تو ، از بستر خواب
نجاتم دادي از سلول زندان
رهايم كردي در دامان سيلاب
.......................................
ابوالقاسم كريمي فرزندزمين


شعر تيغ تيز طوفان/ابوالقاسم كريمي

۳۱ بازديد ۰ نظر

 

 

شبي در پنجه ي سرد زمستان
لب ديوار قربانگاه زندان
به زير سايه اي مبهم تر از غم
گلي ديدم ، اسير تيغ طوفان


خلاصه كتاب/سطر اول را نمي نويسم

۳۰ بازديد ۰ نظر

خلاصه كتاب

 

نام كتاب:سطر اول را نمي نويسم
شعر كوتاه ارمنستان
انتخاب و ترجمه واهه آرمن
.........................................................
1
بروم كمي سنگ بياورم
وَ در اتاقم بگذارم

كمي واقعيت
ميان اين همه هياهو
2
هدفي نيست
من زه كمان را مي كشم
وَ رهايش ميكنم_
بدون تير
3
با رودهاي تو
تا درياهايت جاري شدم
تا اقيانوس تو
يك صحرا راه مانده...
4
بر كاغذ براق قصري باشكوه نقاشي كردي
خانه ام آنجا نبود دَرَش را نيافتم
بر كاغذ كاهي خانه اي گرم نقاشي كردي
خاطره ام آنجا بود،
در را باز كردم
بي صدا وارد شدم.
5
زندگي يك مجازات آسماني ست
يك شمع سوزان در تاريكي.
عشق مي گويد
به پشت سر نگاه نكن
خاطره مي گويد
به رو به رو نگاه نكن.
6
خدايا
مرا براي ترديد هايم ببخش
اما براي من
تصور شيران در حال چَرا در كناره ها
آسان تر از تصور انسان كامل است
7
شعر در دوران ما
ميتواند هر چيزي باشد
جز نان و كره
8
روي لب هاي بابونه
كه شكفته است در آفتاب
پينه دوزي نشسته.
اين اثر انگشت من است
بر حافظه ي تو.
9
من نقطه را دوست ندارم
پايان، هميشه كار خداست
.........................................................

گرد آوري و تايپ:ابوالقاسم كريمي(فرزندزمين)


گرد آوري ابيات ناب از اشعار حافظ/ابوالقاسم كريمي

۳۳ بازديد ۰ نظر

گرد آوري اشعار:

 

نكته هاي مهم

1_در هنگام مطالعه ي شعر تلاش خواهم كرد ناب ترين ابيات را انتخاب كنم.
2_سعي خواهد شد ابياتي كه پند و اندرزي در آن وجود دارد گرد آوري شود.
3_ابيات كه صرفا معنا و مفهوم عشق دنيايي دارد، جمع آوري نخواهد شد.

ابيات ناب/حافظ/بخش اول

1
حديث از مطرب و مي گو و راز دهر، كمتر جو
كه كس نگشود و نگشايد به حكمت اين معما را
2
به خُلق و لطف توان كرد صيد اهل نظر
به بند و دام نگيرند مرغ دانا را
3
آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمان مدارا
4
در كوي نيك نامي ما را گذر ندادند
گر تو نمي پسندي ، تغيير كن قضا را
5
يار مردان خدا باش كه در كشتي نوح
هست خاكي كه به آبي نخرد توفان را
6
برو از خانه ي گردون به دَر و نان مَطلب
كآن سيه كاسه در آخر بكشد مهمان را
7
حافظا مي خور و رندي كن و خوش باش ولي
دام تزوير مكن چون دگران قرآن را
8
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جريده ي عالم دوام ما
9
عزم ديدار تو دارد جان بر لب آمده
باز گردد يا برآيد چيست فرمان شما
10
نبود نقش دو عالم كه رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت
11
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فكر معقول بفرما گل بي خار كجاست
12
باده نوشي كه در او روي و ريايي نَبُوَد
بهتر از زهد فروشي كه در او روي رياست
13
ما نه ياران رياييم و حريفان نفاق
آن كه او عالم سِر است بدين حال گواست
فرض ايزد بگذاريم و به كس بد نكنيم
وآنچه گويند روا نيست نگوييم رواست
14
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوريم
باده از خون رَزان است نه از خون شماست
15
چو بشنوي سخن اهل دل مگو كه خطاست
سخن شناس نه اي جان من، خطا اينجاست
16
من همان دم كه وضو ساختم از چشمه ي عشق
چار تكبير زدم يكسره بر هر چه كه هست
17
كمر كوه كم است از كمر مور اينجا
نا اميد از در رحمت مشو اي باده پرست
18
مقام عيش ميسر نميشود بي رنج
بلي به حكم بلا بسته اند عهد اَلست
19
به هست و نيست مَرنجان ضمير و خوش مي باش
كه نيستي است سرانجام هر كمال كه هست
20
آنچه او ريخت به پيمانه ي ما نوشيديم
اگر از خَمر بهشت است وگر باده ي مست
21
بكن معامله وين دل شكسته بخر
كه با شكستگي ارزد به صد هزار درست
22
بيدار شو اي ديده كه ايمن نتوان بود
زين سيل دمادم كه در اين منزل خواب است
23
سبز است در و دشت بيا تا نگذاريم
دست از سر آبي كه جهان جمله سراب است
24
حافظ هر آنكه عشق نورزيد و وصل خواست
احرام طَوف ِ كعبه ي دل بي وضو ببست
25
مرا به بندِ تو دوران چرخ راضي كرد
ولي چه سود؟؟ كه سر رشته در رضاي تو بست
26
ارباب حاجتيم و زبان سوال نيست
در حضرت كريم تمنا چه حاجت است
27
بيا كه قصر امل سخت سست بنياد است
بيار باده كه بنياد عمر بر باد است
28
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود
ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است
29
مجو درستي عهد از جهان سست نهاد
كه اين عجوزه عروس هزار داماد است
30
نشان عهد و و وفا نيست در تبسم گل
بنال بلبل بي دل كه جاي فرياد است


گرد آوري و تايپ:ابوالقاسم كريمي (فرزندزمين)


شعر دل دريايي/ ابوالقاسم كريمي

۳۰ بازديد ۰ نظر

 

اگه دشمن به دستانش تفنگه
دل دريايي ما مرد جنگه
قسم بر قامت سرو شكسته
در و ديوار زندان هم قشنگه
..............................
ابوالقاسم كريمي فرزند زمين


كوچه هاي عاشقي

۳۰ بازديد ۰ نظر
گذشته حال و فردا را به هم زد

زمين را يك زن زيبا به هم زد

سكوت كوچه هاي عاشقي را

لب جادويي حوا بهم زد

....................................

شاعر:ابوالقاسم كريمي(فرزندزمين)


صداي تيشه ي شب

۳۰ بازديد ۰ نظر
شعر تيشه ي شب

.

.

خزان بر دفتر شعرم خزيده
لب خندان من را غم خريده
صداي ضربه هاي تيشه ي شب
به باغ سبز ايمانم رسيده

.

.

شاعر:ابوالقاسم كريمي(فرزندزمين)